يك مطالعه جديد نشان داده است كه استفاده غيرتهاجمي از تحريك الكتريكي عصب واگ از طريق گوش، در كاهش درد زانوي مرتبط با آرتروز ايمن و مؤثر است. اين روش، دريچهاي به سوي درمانهاي نوآورانه و بهبوددهنده كيفيت زندگي ميگشايد. به گزارش ايسنا، عصب واگ كليد سيستم عصبي پاراسمپاتيك است كه در مقابل پاسخ «جنگ يا گريز» سيستم عصبي سمپاتيك، پاسخ آرامبخش «استراحت و هضم» را ايجاد ميكند. اين عصب مانند يك بزرگراه است كه مغز را به ساير اندامها مانند قلب، ريهها و دستگاه گوارش متصل ميكند. همچنين در مديريت سيگنالهاي درد نقش دارد. به نقل از نيواطلس، در يك مطالعه جديد به رهبري دانشگاه تگزاس در ال پاسو (UTEP)، محققان يك آزمايش براي ارزيابي اثربخشي تحريك غيرتهاجمي عصب واگ از طريق گوش براي درمان درد زانوي مرتبط با آرتروز (OA) انجام دادند. اين اولين مطالعهاي است كه اين كار را انجام ميدهد. دكتر كوزاكو آوياگي (غير مجاز مي باشدaku Aoyagi)، نويسنده اصلي و استاديار فيزيوتراپي و علوم حركتي در دانشكده علوم بهداشتي UTEP، ميگويد: به عنوان يك فيزيوتراپيست، بيماران زيادي را ديدم كه از درد زانو ناشي از آرتروز رنج ميبردند. اين موضوع مرا ترغيب كرد تا تحقيقات خود را براي بهبود كيفيت زندگي آنها دنبال كنم و نتايج ما پتانسيل بالايي را نشان داد. تحريك عصب واگ از طريق پوست كه در آن يك جريان الكتريكي خفيف به عصب، معمولا از طريق پوست پشت گوش، اعمال ميشود، پيش از اين براي درمان سوء هاضمه، درد و حتي كُند كردن روند پيري استفاده شده است. تحريك عصب واگ يك مداخله ايمن و غيرتهاجمي است كه نشان داده شده كه به طور قابل اعتمادي عملكرد پاراسمپاتيك را بهبود ميبخشد. اين روش را ميتوان با استفاده از دستگاهي كه روي گوش قرار ميگيرد و يك پالس الكتريكي به شاخه گوش عصب واگ ميفرستد، انجام داد. آويگي ميگويد: شواهد فعلي نشان ميدهد كه افراد مبتلا به درد زانو ناشي از آرتروز، عدم تعادل فعاليت سمپاتيك در مقابل پاراسمپاتيك در بدن دارند كه ميتواند باعث درد شود. با تحريك عصب واگ، ما فرض كرديم كه درمان ما ممكن است اين عدم تعادل را اصلاح كند. محققان ۳۰ فرد بزرگسال مبتلا به آرتروز زانو و درد زانو مرتبط با فعاليت را انتخاب كردند و به هر يك از آنها يك درمان ۶۰ دقيقهاي از طريق گوش دادند. از شركتكنندگان خواسته شد كه ۲۴ ساعت قبل از مراجعه به مطالعه، داروهاي مسكن مصرف نكنند و درد زانو قبل از درمان، بلافاصله بعد از آن و ۱۵ دقيقه بعد از آن ارزيابي شد. ميانگين درد زانو در ابتدا ۳.۱ در مقياس درد صفر تا ۱۰ امتيازي بود. ۱۱ نفر از ۳۰ شركتكننده از حداقل بهبود باليني مهم درد پس از درمان فراتر رفتند. در مقايسه با شروع درمان، درد زانو بلافاصله پس از درمان ۱.۲۷ امتياز و ۱۵ دقيقه پس از آن ۱.۸۷ امتياز كاهش يافت. محققان گفتند: همه شركتكنندگان ما پروتكل كامل ۶۰ دقيقهاي را بدون هيچ عارضه جانبي عمدهاي تكميل كردند و بيش از يك سوم آنها از آستانه حداقل باليني مهم براي بهبود درد زانو فراتر رفتند. اين نشان ميدهد كه بهبود علائم آنها ممكن است ناشي از بهبود عملكرد پاراسمپاتيك يا مكانيسمهاي درد مركزي باشد، زيرا هيچ مداخله موضعي روي زانو اعمال نشده است. محققان اذعان ميكنند كه فقدان گروه كنترل به اين معني است كه تأثير مشاهده شده ممكن است به دليل اثر دارونما باشد. آنها همچنين به عنوان يك محدوديت، در نظر گرفتند كه دراز كشيدن يا نشستن آرام به مدت يك ساعت به عنوان بخشي از درمان، ممكن است به خودي خود بر درد تأثير داشته باشد. علاوه بر اين، آنها فقط به تأثير يك درمان نگاه كردند و جمعيت مورد مطالعه آنها عمدتا اسپانيايي تبار بودند كه تعميمپذيري يافتهها را محدود ميكند. با اين حال، عليرغم اين محدوديتها، دادههاي اوليه جديد ما سيگنالهاي اميدواركنندهاي از ايمني، امكانپذيري، مقبوليت و اثربخشي اين درمان را براي علائم آرتروز زانو نشان دادهاند.